دیکشنری
داستان آبیدیک
قابل دیدن
english
1
general
::
observable
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
قابل خوردن
قابل دادو ستد
قابل داوری
قابل درخواست
قابل درخواست دادن
قابل درمان
قابل درک
قابل دریافت
قابل دسترسی
قابل دستگیری
قابل دعوی
قابل دفاع
قابل دفن
قابل دقت
قابل دید
قابل دیدن
قابل دیسپاچ
قابل ذبح
قابل ذخیره
قابل ذوب
قابل ذکر
قابل رجم
قابل رجوع
قابل رد
قابل ردیابی
قابل رسیدگی
قابل رسیدگی بودن
قابل رسیدگی دادگاهی
قابل رشد
قابل رقابت
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید